بسم ربّ المهدی(عج)
رسیده اند به "ذو حسم" یک طرف حسینیون و یک طرف حر و یک لشکر سد راه و مولا به او گفت : "مادرت به عزایت بنشیند چه می خواهی؟"
و "حر" در سکوت دشت حرمت مادر نگاه داشت و به برکت همین بود که چندین روز بعد ، اشک میریخت و میگفت: "خداوندا به سوی تو انابه نمودم و از درگاه احدیت مسئلت مینمایم که توبه مرا قبول فرمایی زیرا دل اولیاء و اولاد اختر پیامبر تو را به رعب و خوف افکندهام".
بله، "حر" بود که آزاد مردانه گریست و امام به او بشارت داد که "خداوند توبه تو را قبول خواهد فرمود".
آهای سر زمین "ذو حسم" تو بیشتر از همه به یاد داری که توبه "حر" از همان لحظه سکوت قبول شد، پس توبه، سکوت، توبه، سکوت، توبه...
مهدی(عج) مدد
به قلم یکی از بچه های قلم
نی نگار : امیر دوشنبه 86/10/17 9:51 صبح |
نظر دوستان()